2
دانشجوی دکتری تاریخ معاصر جهان اسلام، مجتمع تاریخ و سیره و تمدن اسلامی جامعه المصطفی العالمیه، قم
چکیده
در قرن بیستم مطالعات تاریخ معاصر اهمیت زیادی یافته است. محققین و مؤرخین تحولات اساسی و بنیادین رامورد توجه قرار می دهند و بر اساس آن مقطع خاص را از مقطع گذشته جدا و آن را تاریخ معاصر، می نامند. مثلا، در غرب مقطع زمانی جنگ جهانی دوم تا زمان حاضر، تاریخ معاصر محسوب میشود. برخی مؤرخین مشخص کردن مقطع زمانی برای تاریخ معاصر را، درست نمیدانند؛ مطابق نظر آنان کل تاریخ، تاریخ معاصر است. مؤرخ معروف معاصر، جان لوییس گدیس از این دسته است که دیدگاههای خود را در سخنرانی معروف سال۱۹۹۳ در آکسفورد، ارائه کرد. این سخنرانی بعدا در قالب کتاب چاپ شد و در ۱۳۷۷ در زبان فارسی هم توسط حسینعلی نوذری ترجمه و تا حال چندین بار در قالب مقاله و کتاب، تجدید چاپ شده است. این مقاله هنوز از طرف پژوهشگران تاریخ معاصر، نقد و بررسی نشده است.
در این تحقیق دیدگاه های جان لویس گدیس، نقد شده تا توجه پژوهشگران تاریخ معاصر به مباحث نظری تاریخ معاصر، جلب گردد. این مقاله بر روش و رویکرد تاریخ تکیه کرده و به این نتیجه رسیده است که مفهوم تاریخ معاصر جان لویس گدیس، علمی نیست؛ مؤرخ معاصر نمیتواند بر کل تاریخ سیطره داشته باشد و با توجه به گسترش تخصص گرایی، جداسازی گذشتۀ قریب از گذشتۀ بعید، یک ضرورت و احتیاج است.